کد مطلب:5688 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:126
حمایت اجتماعی
حضرت خدیجه علیها السلام به دلیل موقعیت مناسب اجتماعی، توانست بارها پیامبرصلی الله علیه وآله را از شرّ جاهلان برهاند.
به عنوان نمونه، پیامبرصلی الله علیه وآله در ایام حج، بالای كوه صفا رفت و با صدای بلند ندا داد كه: ای مردم من فرستاده پروردگارم. آن گاه به كوه مروه رفت و سه بار سخن پیشین را تكرار كرد. عرب های متعصب هر یك سنگی برداشته در پی پیامبر روانه شدند.
ابوجهل سنگی پرتاب كرد كه به پیشانی رسول اكرم صلی الله علیه وآله اصابت كرد، خون از پیشانی اش جاری شد. پیامبرصلی الله علیه وآله به كوه ابوقبیس رفت، مشركان نیز در پی او روانه شدند. حضرت علی علیه السلام خود را به خدیجه رساند و موضوع را به وی بازگفت. اشك بر گونه های خدیجه جاری شد، ظرفی از غذا برداشت و برای یافتن پیامبرصلی الله علیه وآله با علی علیه السلام راهی كوه ها و دشت ها شد.
جبرئیل بر پیامبرصلی الله علیه وآله نازل شد و فرمود: از گریه خدیجه ملایك به گریه آمدند. او را بخواه، سلام برسان، بگو خدا به تو سلام می رساند. و او را به خانه ای بهشتی كه از نور زینت شده، بشارت بده.
خدیجه(س) و علی علیه السلام، پیامبرصلی الله علیه وآله را یافتند و به خانه آوردند.
مردم به خانه خدیجه(س) حمله ور شده، خانه را سنگباران كردند.
خدیجه(س) بیرون آمد و گفت: آیا از سنگباران كردن خانه زنی كه نجیب ترین قوم شماست، شرم ندارید؟
مردم با شنیدن سخنانش پراكنده شدند و او برای مداوای همسرش به خانه بازگشت. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله سلام خدا را به وی رساند. او در پاسخ گفت:
«ان الله هو السلام و منه السلام و علی جبرییل السلام و علیك یا رسول الله السلام و بركاته»؛ خدا خود سلام است و سلام از اوست و سلام بر جبرییل و بر تو ای رسول خدا، رحمت و بركات خداوند بر تو باد.
به عنوان نمونه، پیامبرصلی الله علیه وآله در ایام حج، بالای كوه صفا رفت و با صدای بلند ندا داد كه: ای مردم من فرستاده پروردگارم. آن گاه به كوه مروه رفت و سه بار سخن پیشین را تكرار كرد. عرب های متعصب هر یك سنگی برداشته در پی پیامبر روانه شدند.
ابوجهل سنگی پرتاب كرد كه به پیشانی رسول اكرم صلی الله علیه وآله اصابت كرد، خون از پیشانی اش جاری شد. پیامبرصلی الله علیه وآله به كوه ابوقبیس رفت، مشركان نیز در پی او روانه شدند. حضرت علی علیه السلام خود را به خدیجه رساند و موضوع را به وی بازگفت. اشك بر گونه های خدیجه جاری شد، ظرفی از غذا برداشت و برای یافتن پیامبرصلی الله علیه وآله با علی علیه السلام راهی كوه ها و دشت ها شد.
جبرئیل بر پیامبرصلی الله علیه وآله نازل شد و فرمود: از گریه خدیجه ملایك به گریه آمدند. او را بخواه، سلام برسان، بگو خدا به تو سلام می رساند. و او را به خانه ای بهشتی كه از نور زینت شده، بشارت بده.
خدیجه(س) و علی علیه السلام، پیامبرصلی الله علیه وآله را یافتند و به خانه آوردند.
مردم به خانه خدیجه(س) حمله ور شده، خانه را سنگباران كردند.
خدیجه(س) بیرون آمد و گفت: آیا از سنگباران كردن خانه زنی كه نجیب ترین قوم شماست، شرم ندارید؟
مردم با شنیدن سخنانش پراكنده شدند و او برای مداوای همسرش به خانه بازگشت. پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله سلام خدا را به وی رساند. او در پاسخ گفت:
«ان الله هو السلام و منه السلام و علی جبرییل السلام و علیك یا رسول الله السلام و بركاته»؛ خدا خود سلام است و سلام از اوست و سلام بر جبرییل و بر تو ای رسول خدا، رحمت و بركات خداوند بر تو باد.